شهیـــد محــــمد مهـــــدی آرزم

بسیج مسجد کاظمبیک بابل

شهیـــد محــــمد مهـــــدی آرزم

بسیج مسجد کاظمبیک بابل

شهیـــد محــــمد مهـــــدی آرزم

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام محــــمد مهـــــدی آرزم از بسیجیان پایگاه علی بن ابیطالب ع مسجد کاظمبیک بابل است که به همت اعضای واحد دانش آموزی این پایگاه پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : رحمت اله
تاریخ تولد : 1340/4/15
تاریخ شهادت : 1364/3/25
محل تولد : فریدونکنار
گلزار فریدونکنار
نحوه شهادت : اصابت ترکش به سر و سینه
محل شهادت : هورالعظیم

بایگانی

آخرین مطالب

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید محمد مهدی آرزم

شهید محمد مهدی آرزمشهید محمد مهدی آرزم
شهید محمد مهدی آرزم
شهید محمد مهدی آرزم

زندگی نامه و وصیت نامه بصورت صوتی

 

دریافت
 
 
 

دریافت
 
میثم میثم
۱۷ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

میثم میثم
۲۹ تیر ۹۴ ، ۰۲:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


میثم میثم
۲۹ تیر ۹۴ ، ۰۲:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

" إنَّ الحَیاةَ عَقیدَةٌ و جِهادٌ " (زندگی عقیده است و جهاد در راه آن)

خون شهید همچون شمشیری است برنده بر فرق دشمن، رمز جاودانگی در خون شهید نهفته است و بانگ تکبیر از قطراتش بلند است.درود بر امام خمینی بت شکن زمان،آزاد کننده و راهبر انسان های محروم و امید مستضعفان، درود بر خمینی که همزبان ملت های رنجیده است، قلب شما محرومان و ستم دیدگان و منتظران عدل است. سلام بر پیشتازان انقلاب اسلامی، این پاستاران راه حق و آزادی که با حماسه و ایثار، بر طاغوت و طاغوتیان عصر خود پیروز گشتنده اند.در دنیا دو صف وجود دارد، صف باطل که همان صف فرعونیان و صدامیان است و صف دوم، صف حق تمامی پیامبران و راه خمینی کبیر است و من صف دوم را انتخاب کردم و برای احیای این صف به سوی جبهه خدا شتافتم و الان مدتی است که عازم جبهه جنگ شدم و امیدوارم در این مأموریت، پیروزی شهادت را برای خانواده و ملت عزیز به ارمغان بیاورم، با کشتن و کشته شدن هیچ وحشت و نگرانی ندارم بلکه خیلی مسرورم که این لیاقت را دریافتم اما هیهات که بیست و یک سال از عمرم می گذرد و هنوز نتوانستم از نعمت هایی که خداوند به من داده سپاس گزاری کنم و شرمنده ام. به من بیشتر نعمت بزرگ خداوند را ناسپاسی کردم، که امام و رهبر و مرجع تقلیدم که خمینی بت شکن باشد توفیق نیافتم تا ایشان را از نزدیک زیارت کنم،توفیق نیافتم آنطور که باید در گفتارش تفکرکنم و بیشتر بشناسمش،افسوس و صد افسوس که با او هم عصر بودم ولی از ولایتش بهره نجستم اما ای برادران و خواهران و ای همرزمان و هم سنگران عزیزم!تا دیر نشده به ولایت و رهبری امامان تکیه کنید و به این اسطوره ایمان چنگ زنید که تنها اوست که می تواند بین خدا و خلق و مهدی معود (عج) ارتباط برقرار سازد ، قدر این ابر مرد را بدانید و از بیانات گوهر بارش استفاده نمایید که براستی خداوند حجت عظیمی به ما نموده و در این برهه از تاریخ چنین رهبری را به ما اهداء نموده است . قدرش را بدانید که فردا در روز جزا در پیشگاه خداوند سر افکنده و شرمسار نباشید. همیشه گوش به فرمان امام باشید و از تفرقه و جدایی بپرهیزید.

ای برادران و خواهران مهربانم  از دو دسته گیری ها دوری کنید که باعث ازبین رفتن وحدت و انسجام شماست. بر علیه هر کس که مخالف خط امام است ستیز کنید و همیشه از ولایت فقیه اطاعت نمایید، از نمایندگان  به حق امام (امام جمعه ها) طرفداری و یاری نمایید و از این نعمت های گران بها که خداوند بزرگ نصیب ما کرده  حداکثر استفاده را بنمایید. که تنها مکتب و خطی که میتوان در مقابل ظالمان و ستمگران ستیز کرد، همین اسلام و خط امام است.

چون خط امام خطی است  که با مبارزه با هرچه شرک می پردازد و تنها امید مستضعفین جهان و حرکت های اسلامی است و تنها این خط است که میتواند قدس این قلب تپنده محرومین و مسلمانان را نجات دهد.

 پدر جان و مادر مهربانم، از اینکه به جبهه رفتم ناراحت نباشید زیرا نمیتوانستم در مکانی راحت قرار گیرم و در سنگر نباشم. من نمیتوانستم به خود بقبولانم که برادرانم در مرزهای جبهه شهید شوند و من هر روز شاهد این باشم که فلان قدر کشته یا زخمی شدند .

پدر و مادر بزرگوارم !

چگونه من میتوانستم مشاهده کنم که هر روز عده ای از بهترین عزیزان و جوانان ما کشته شوند و من در اینجا با خیالی آسوده  سر را بر روی متکا قرار داده و بخواب ظاهراً شیرین فرو روم می دانم از دست دادن من شاید برایتان سنگین باشد ولی غم از دست دادن حسین (ع) بر فاطمه زهرا(س) سنگین نبود مگر آنان نبودن که کشته شدند . دین اسلام باید از روی حساب باشد من هم به نوبه خود از آقا و سرورم حسین ابن علی (ع) درس مبارزه و جهاد و درس شهادت را یاد گرفتم من فهمیدم زندگی مادی نکبت بار و ننگین است همان ور که سرور شهیدان می فرماید: (پس قطعاً برما ، مرگ سرخ ، بهتر از زنگی ننگین است) آری پدر ومادر مهربانم، نباید منتظر باشم که مرگ مارا فرا گیرد بلکه ماباید به سراغ مرگ برویم ، مگر انسان یک دفعه بیشتر می میرد ؟ پس چه بهتراین دفعه در راه خدا باشد پدر جان درود بر تو که چون ابراهیم فرزند خویش را به فرمان خدا به قربان گاه فرستادی .

بدان و آگاه باش که  اسماعیل تو هرگز از فرمان باری تعالی سر باز نمی زند.

 مرگ در راه خدا را جز سعادت و زندگی را جز جهاد در راه عقیده  و شهادت را جز بهترین نعمت های خداوند، نمیدانم.

مادر جان! سلام بر تو که بعد از خدا مهربان ترین و عزیز ترین موجود نزد من هستی ومن به وجود تو افتخار میکنم که چنین فرزندی تربیت کردی و به من آموختی که پای خود را در جای پای یاران حسین (ع) بگذارم و چه کشته شوم و چه سالم برگردم ، مادر برای تو افتخاری بزرگ است .

پدر و مادر عزیزم، من در زندگی رنج  فراوان به شما داده ام ولی امید وارم که جان را فدای راهتان سازم که راه شما همان راه خدای یکتاست، امیدوارم که مرا بخشیده باشید.

پدر جان، برایم گریه نکن زیرا با گریه کردنت دشمن شاد میگردد. مادر جان برایم زاری و ناله نکن، قامتت را بلند دار و چون کوه مقاوم باش و پیام رسان خون شهیدان باش. خواهران مهربان و عزیزم، شما هم زینب زمان باشید، از هر آنچه که هوس کرده اید بپرهیزید و در راه خدا مبارزه کنید، به خواهرزاده هایم قرآن بیاموزید و آنها را روانه مکتب خانه کنید و به آنها بگویید که داییتان برای اسلام و قرآن جانش را فدا کرده است. آنها درا روانه بسیج کنید تا با سلاح های گوناگون آشنا شوند و شیوه استفاده از آنها را بیاموزند، بر علیه دشمنان دین بجنگد، سنگرها را پر کنند و جایگزین داییشان و دیگر شهیدان مکتب الهی باشند.

برادران، راه خدا بهترین و برترین راه است پوینده و کوشنده در این راه باشید.

برادر عزیزم، اگر شهید شدم راهم را ادامه دهید و لباس رزم را بر تن کنید با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح آتشینم را برگیر و بی باک به سوی جبهه ها روانه شو و جایگزین من باش. اطمینان دارم که چنین کاری را خواهی کرد.

ای دوستان و برادران هم سنگر، شما هم راهی را که انتخاب کرده اید، ادامه دهید که پیروزید. هرگز امام این قلب تپنده امّت، این نور چشم مستضعفین جهان را تنها نگذارید و زینب گونه به مبارزه هایتان ادامه دهید. امیدوارم خداوند همه شما را که آرزوی شهادت دارید به آرزویتان برساند.

برادران عزیزم، دعاها و نمازهای نیمه شبتان را که گاهی اوقات برسر مزار شهیدان و گاهی اوقات در خانه های شهداء برگذار میکردید از یاد نبرید، زیرا ما با این دعاها و نمازها و فریادها پیروز شده ایم. فعّالیّت هایی را که انجام میداده اید و با تبلیغات و فروش کتاب و نوار، جوانان را به سوی خدا هدایت کنید که این کار خود اجری بزرگ در نزد پروردگار دارد.

به فامیلان و بستگانم وصیّت میکنم که به دستورات خدا توجّه کنند و سعی داشته باشند با یاد خدا و در راه خدا زندگی کنند که این بزرگترین سعادت است. پدر و مادر عزیزم، من از این دنیا فقط چند جلد کتاب دارم که آن را به برادرم جعفر آقا بدهید؛ او از این کتاب ها استفاده کند. پدر و مادر مهربانم، اگر خواستید برایم مجلس عزاداری بگیرید، آن را تجمّلی نکنید و پولش را به مناطق جنگی اختصاص دهید. آخرین وصیّتم به خانواده ام که بعد از شهادتم سیاه نپوشید، چون شب دامادیم است و خوب میدانید قلب و روحم همیشه با معبودی بوده است که از همه کس به او نزدیکترم و این آرزوی من بوده و میخواهم که شیرینی و نقل و میوه بدهید و افتخار کنید که برای اسلام فرزندتان را فدا نمودید. این مطلب را به مادرم هدیه میکنم. مادر جان امید است که از من بپذیرید، مادر جان درست است که تو ستاره عرشی و من کرم خاکی زیر فرش ولی با همه این فواصل، مادر به خداوندی خدا سوگند، دوستت دارم بمانند کبوتری که به لانه اش عشق میورزد دوست دارم و از تو میخوام این شعر نو را  از من بپذیری ای مادر محبوب سلام، ای یاور خوب و عزیز من که اینک این منم فرزند مطلوب تو مادر مادر من لحظه های زندگانی در کنارت زیستن هر چند شیرین است ولیکن، دوست دارم در ره یزدان بمیرم مادر من، نگاه کن در گذار خون گلرنگ خروشانم درفش سبز الله است کنون بنگر تو ای مادر تو ای یار عزیز من دوست دارم در شیب جویبار زندگانی قطره ای شفّاف باشم در دل دریا بمیرم مادر من:

چهره بر دامن نکش تا باغبان شب بگوید مادر آرزم ز نام فرزند شهیدش ننگ دارد.

ای مادر: لاله ای پر خون بر روی سینه ات بنشان که نگویند مادر آرزم قلبی کینه توز و گرم دارد مادر من روزگاری اگر دوستان ز حال من بپرسند گو که با لب های خندان کشته شد در راه قرآن خداحافظ مادر آنکه همیشه بعد از خدا با توست به امید دیدار تا قیامت (محمّد مهدی آرزم)

در خاتمه برایم یکسال نماز و دو ماه روزه را حتّی المقدور انجام دهید

پدر و مادر عزیز اگر کسی به خدمتتان آمد و گفت از این برادر پول میخواهم و یا فلان چیز را، به او بدهید چون نمیخواهم مدیون باشم.

خدایا میترسم از آتش جهنّم، میترسم از عذابت. ای خدای بزرگ خود اقرار میکنم "هذا مقام العائذ بک من النار" خدایا این مقام کسی است که از آتش جهّنم میترسد. ای خدا مرا از آتش دوزخ مصون بدار.

خدایا میدانم که گنه کارم، میدانم که قلب امام زمان از من ناراحت است ای خدا مرا بیامرز و مهدی فاطمه (س) را از من راضی بدار. خدایا میدانم که لایق آن نیستم که در راهت کشته شوم خدایا دلم برای عزیزان و همسنگرانم تنگ شده دلم برای رضا و مصطفی و کریم تنگ شده است خدایا به من آن لیاقتی عطا کن که بتوانم در راهت جانم را که در بدن دارم بدهم ای خدای بزرگ شرم دارم از اینکه سالم و زنده به خانواده ام و وطنم برگردم. ای خدای بزرگ میدانم که لایق تو نیستم و هرچه خواستی همان خواهد شد.

التماس دعا

میثم میثم
۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۳:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
میثم میثم
۱۲ تیر ۹۴ ، ۰۳:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر